آخرین شب (زندگی معمارانه ما)
- ۱ نظر
- ۲۸ شهریور ۹۴ ، ۱۷:۳۷
منطقه ای را تجسم کنید که مردم آن با درآمد نه چندان زیاد و رفاه نسبتا اندک روزگار میگذرانند و از قضا این منطقه در دوره های زمانی کوتاه مدت نیز دچار حوادث زیست محیطی و اقلیمی علی الخصوص سیلاب میشود که طبیعتا مرگ و میر این جمعیت را افزایش میدهد. چنین مناطقی در بخشهای مختلف دنیا کم نیستند و اکنون قصد داریم یک منطقه با چنین شرایطی را در کشور ویتنام بررسی کنیم. محلی که مردم دستخوش مشکلات اقتصادی هستند و روحیه ی آنها نیز بر اثر سیلهای واقع شده و خسارات وارده به منازلشان افت داشته است. و اینک طراحانی تلاش میکنند تا حرکتی را برای بهبود زندگی مردم در این ناحیه انجام دهند.
این پست و توضیحات مربوط به آن از وبسایت آرک دیلی استخراج شده است.
این مساله که نرم افزارهای معماری با این گستردگی و این شیوه استفاده در ایران، چقدر بهینه است و چقدر باید اصلاح شوند، از جمله مسائلیست که درصورت اصلاح میتونه بازدهی روند کاری آتلیه های معماری (حتی آتلیه های حرفه ای رو) ارتقا بده. در این پست قصد داریم یک نگاه کوتاه به شیوه استفاده نرم افزارها در دنیا داشته باشیم. پیش از این هم در همین وبلاگ پستی در ارتباط با کارآیی انواع نرم افزارها منتشر شده بود که اینجا قصد ورود به این حوزه رو نداریم.
طرح 2 معماری . طراح: مژده حسین پور . اساتید راهنما: آقای مهندس شعبانی فر و آقای مهندس دبستانی
"وجود یک حفره در دیوار یک فضا نظیر آشپزخانه و ارتباط دادن آن با فضایی دیگر نظیر پذیرایی، میتواند باعث بروز ارتباطات بصری مطلوب بین ساکنین شود. هم چنین اختلاف ارتفاع در جداسازی اتاقهای یک منزل با سایر فضاها تنوع فضایی خوب و نسبتا کارآمدی میسازد."
این جمله تقریبا تنها چیزی است که از تماشای سریال اخیر "شمعدانی" به کارگردانی سروش صحت در خاطرم مانده!
در این پست با افرادی آشنا خواهیم شد که احتمالا شما را خوشحال میکنند. کسانی که فیلم را با دقت بسیار میبینند تا پلانش را رولوه کنند! و این رولوه های تقریبا درست را جمع آوری کرده و به معرض عموم قرار داده اند.
مسجد شیخ لطف الله اصفهان از مشهورترین و زیباترین مساجد کشورمان، چگونه شد که این چنین زیبا و مشهور شد؟
چه چیز به ودیعه در این شاهکار باقی گذاشته شده که این چنین انسان را معطوف به خود میکند.
حقیقت معماری چیست؟ چگونه شده که دریچه های حقیقت جویی ما بسته شده؟
حس لویی کان از مسجد شیخ لطف الله در ادامه مطلب...
طرح 3 معماری . موزه صلح . سایت طراحی : پارک وی
طراحان : علیرضا هوشمندی . پدرام رایانپور . اساتید راهنما : دکتر محمد رضا رحیم زاده ، مهندس آزاده فرزاد پور
شادی زمان و مکان نمیخواهد...کافی است دل بخواهد. مارسل پروست
این جمله را بار ها شنیده ایم. و بارها به آن پی برده ایم. اما با وجود آن بسیارند مکان هایی که باعث شادی ما میشوند.
معماری ایرانی-اسلامی ما نیز همواره بر این نکته با توجه به ویژگی های آن مکان تاکید داشته است. طراحی های انسان محور، باغ های ایرانی و... و هم چنین تزیینات، کاشی های هفت رنگ و.... همگی دال برشادی مکان بوده است.
و اما...به معماری حال نزدیک میشویم و هدف را نمیدانیم. به راستی مردم نمیفهمند و نمیدانند؟ شاید هم ما هستیم که آنهارا عادت داده ایم تا دم نزنند.
آیا مکان هایی که خلق میکنیم نمیتواند متناسب با ویژگی های درونی آن مکان و مردم باشد؟
آیا شادی در مکان نمیتواند دائمی باشد؟همواره لازم ست برای شاد بودن به شهربازی رفت؟
در ادامه شادی را از مظهر قرآن و معماری اسلامی و مصداق مدرسه بررسی میکنیم.
آیا می توان به سادگی از شهر و خانه سرپیچی کرد؟ شهر ها حکم می کنند و خانه ها دستور می دهند . خانه فریاد می شکد بی حیا باش ، شهر امر می کند که از خویشاونداند بگسل . اما حاک بر شهر کیست ؟ و کیست که خانه را اینگونه بنا می کند ؟ شاید برایمان مهم باشد که بدانیم خانه و شهر امروز ما در ایران چه دستور می دهند و در گذشته به پدران ما چه می گفتند .
و مهم تر اینکه چرا سخن معماری و شهرسازی ما تغییر کرده است ؟
ناگهانی رخ می دهد ؟ کسی از پشت سر ناگهانی می گوید ؟ خیر مراحلی در کار است و غیر از این بس اشتباهی بزرگ است . همگان می دانیم برای آنکه بتوانیم شروع به طراحی معماری کنیم نیاز به اطلاعات پایه از سایت و ... نیز داریم . علاوه بر آن سیر رسیدن به یک راه حل برایمان چنان اهمیت دارد که خود طرح نیز اهمیت دارد ، چرا که این سیر رسیدن به طرح است که عقیده و افکار پشت طرح را نشان می دهد . رنزو پیانو یکی از معماران برجسته ای است که نه تنها به تمامی این موضوعات توجه دارد بلکه اهمیت وی به این موضوعات باعث شده تا دیگران از وی تقاضا کنند تا این روش ها را به نمایش بگذارد . موزه ی کنونی موزه ی روش و عملکرد های رنزو پیانو است . باید این موضوع را نیز بیان کرد که این معمار در قید حیات است و مانند برخی کشور ها بزرگان بعد از مرگ بزرگ نمی شوند !
آیا ما نیز سیر رسیدن به طرح معماری مان برایمان اهمیتی دارد ؟ آیا تنها نتیجه ی کار است که نمایانگر یک معماری موفق است یا ... ؟
هرروز بسیاری از ما فکر میکنیم که چرا بناهای ارزشمند ما رو به ویرانی میرود و گاه گاه میشنویم که برای ساخت و ساز های شان بناهای تاریخی را تخریب میکنند.
مسئله تخریب نیست مسئله تخریب بدون تلاش برای احیا است.
مسئله هویت ماست که برای شان و برای مان ارزشی دارد؟
چقدر ما مقصریم و چقدر آنها؟
اگر ما تنها شعار میدهیم که معماری ما
پس هزاران سال معماری ما را باید بوسید و کنار گذاشت...
هنر خیابانی به صورت کلی نوعی از آثار هنری ست که در مقابل آثار هنری رسمی موزهها، کلیساها و گالریها سربرآورده است. این آثار هنری، گاهی به اشتباه با هنر گرافیتی (گرافیتی یا نقاشی دیواری به آن دسته ازدیوار نوشته ها یا نقاشی هایی گفته می شود که با انگیزه ای شخصی روی در و دیوار شهر هاو اماکن عمومی کشیده می شود. این کار تقریبادر همه جای دنیا با منع قانونی مواجه است.) برابر درنظر گرفته میشوند،اما باید دانست که گرافیتی زیرمجموعهای از هنر خیابانی است.
بنکسی، Banksy نام مستعار هنرمند گرافیتی، فعال و منتقد سیاسی، کارگردان و نقاش بریتانیایی است.
پروژه ای که مشاهده می کنید یک پروژه ی بومی سازی شده در هایتی است . این پروژه با فکری بزرگ و با پشتوانه و همکاری محلیان به بهترین روش ممکن اجرا شده است و هم اکنون نیز محلیان در حال استفاده از این بنای معماری پایدار اند .
آیا ما نیز در میان انبوه اردو ها و طرح های جهادی و یا دولتی نمی توانیم اندکی معماری را نیز در دل کار و نیت خود جای دهیم ؟ آیا با این کار نمی توانیم رضایت بیشتری ایجاد کنیم ؟ آیا سرمایه ی کشور خود را بهتر استفاده نخواهیم کرد ؟
بیوتو نام طراحی است که با طرح آشپزخانه ی خود خدمتی بزرگ به یک جامعه ی بزرگ کرده است که بسیاری از ما انسان ها کاملا آنها را فراموش کرده ایم . افرادی که ناتوانی جسمی دارند در میان اقشار جامعه به کسانی تبدیل شده اند که کمبودی در زندگی دارند اما در واقع چنین نیست . فردی که ناتوانی جسمی دارد همانند فردی است که سر درد دارد . در واقع باید به عنوان یک مریضی به این موضوع نگاه کرد . آیا ما کسی که سرماخورده است را سرزنش می کنیم ؟ پس چطور هنگام دیدن یک فرد ناتوان احساسی می کنیم که نباید بکنیم ؟
آیا شما به عنوان یک طراح ، نگاهتان نیز مانند همگان است یا نگاهی بس عظیم تر دارید ؟
در بسیاری از دانشگاه های معماری مخصوصا در ایران فضایی برای تعامل دانشجویان جهت همکاری بین دوره ای بین افرادی که تجارب بیشتری در اختیار دارند و آنها که از چنین فضیلتی برخوردار نیستند وجود ندارد . در اکثر زمان ها چنین اتفاقاتی به حیاط و یا غذاخوری می انجامد که نتیجه ی مورد نظر و تعریف شده ی مذکور را به همراه نخواهد داشت . بسیاری ادعا دارند که چنین فضا هایی را خود دانشجویان باید خلق کنند . بدیهی است که این دانشجویان چنین حسی داشته اند اما حسی که به نتیجه رسیده است .
آیا شما نیز وجود چنین فضایی برای تعامل را تجربه کرده اید ؟ آیا به سادگی هر چه تمام تر نمیتوان چنین فضایی خلق کرد ؟
روزگاری است که از دستگاه پرینتر سه بعدی با خبریم اما دقایقی نیز هم هست که از انقلابی مجدد در شکوفایی این دستگاه متوجه خواهیم شد . ام ایکس تری دی نام شرکتی هلندی است که توانسته پرینتر سه بعدی ای طراحی کند که این پرینتر همراه اثر پرینت شده توسط خودش زندگی می کند . یعنی در واقع دستگاه پرینتر سه بعدی بر روی کاری که قرار است پرینت شود سوار می شود و او را تا به نتیجه رسیدن همراهی خواهد کرد و در نهایت با یک خدا حافظی دوستانه پوزخندی به آنهایی می زند که از قافله جا مانده اند .
مساله فضاهای سبز در زندگی شهری به جد دغدغه است. غالبا این دغدغه جدی، با پارک ها و فضاهای سبز کوچک شهری جواب داده میشن. در داخل کشور هم (حداقل در پایتخت) پارکهای خوبی ساخته شده اند. در سابر شهرها هم بعضا باغهای خوب و گاه تاریخی وجود دارن و با مردم در ارتباط هستن. اما در ادامه یک پروژه رو که در ابعاد شهری قابل بررسیه معرفی میکنیم. ویژگی بارز این پروژه، زنده کردن فضای مرده و تمهیدات معماران برای ارتباط بیشتر پروژه با مردمه. فکر میکنم این دست کارها بخصوص با توجه به فضای آلوده ی تهران، جو خشن، فاصله ی مردم از طبیعت و تشنج غلیظی که در شهر وجود داره نیاز عمده ای از شهر رو برطرف کنه. مسئله خیلی مهم هم مکان یابی پروژه است که چطوری میشه این پروژه رو تبدیل به یک معبر کرد و از حالت پارک خارجش کرد. ضمن اینکه خطی بودن این فضا امکان گسترشش در شهر رو فراهم میکنه و درکنار اون، دسترسی از هر نقطه شهر آسون تر میشه.