این کتاب شامل 101 نکته از دروس معماری است که در مدارس معماری به روش های مختلف سعی در آموزش آن می شود.

جمع آوری نکات مختلف در یک منبع به صورت تیتر وار و خلاصه و هم چنین استفاده از تصویر برای درک بهتر و سریع تر نکات، از ویژگی های قابل توجه این کتاب است.

چند نمونه از نکات بیان شده در کتاب:

نکته ی شماره 1

ما از میان فضاهای منفی حرکت کرده و در فضاهای مثبت زندگی می کنیم.

شکل ها و فضاهای معماری تا حد زیادی تحت تاثیر رفتارها و حرکات انسان ها قرار دارند; زیرا ما در فضاهای اصلی ساختمان زندگی می کنیم نه در دیوار ها، روی بام ها و یا در ستون هایی که به فضا ها شکل می دهند و آنها را می سازند. مردم، تقریبا همیشه ترجیح می دهند که از فضاهای مثبت برای وقت گذرانی و تعاملات اجتماعی استفاده کنند; در حالیکه فضاهای منفی افراد را به حرکت کردن و جابجایی ترغیب می کنند.

نکته ی شماره ی 2

هر تصمیم طراحی حداقل باید با دو دلیل قابل توجیه باشد، یعنی دست کم دو کاربرد داشته باشد.

هدف اولیه از طراحی یک پله این است که به افراد اجازه ی عبور از سطحی به سطح دیگر را بدهیم; اما اگر طراحی به خوبی انجام شده باشد، می توان از پله برای مقاصد دیگری هم استفاده کرد: به عنوان فضایی برای جمع شدن افراد، یک عنصر مجسمه مانند و یا وسیله ای برای جهت یابی در داخل ساختمان.

پنجره می تواند به عنوان قابی برای یک منظره عمل کند; با نوری که از خود عبور می دهد باعث روشن شدن سطح یک دیوار شود; ساکنان ساختمان را به سمت محوطه ی خارجی هدایت کند; ضخامت دیوار را نشان بدهد سیستم سازه ای ساختمان را توصیف کند و رابطه ای محوری با دیگر عناصر معماری داشته باشد.

ردیفی از ستون ها به عنوان یک محافظ سازه ای عمل می کنند; یک مسیر سیرکولاسیون را تعریف می کنند; به عنوان ابزاری برای تعیین جهت مورد استفاده قرار می گیرند و به عنوان یک عامل متقابل ریتمیک(کانترپوانت)، طوری رفتار می کنند که بی نظمی سایر عناصر یک ساختمان را طوری طراحی کنید که هر کدام از آنها چندین کاربرد داشته باشد. هر چقدر کاربرد هایی که برای یک عنصر تعریف می کنید بیشتر باشد،طرح شما هم بهتر می شود.

نکته ی شماره ی 3

چهار جهت اصلی قطب نما، مفاهیمی را در ذهن شما تداعی می کنند.

مفاهیمی که می توانند باعث افزایش تجربه ها و غنای معماری شوند.

شرق:جوانی و شادابی،معصومیت و سادگی،طراوت و تازگی

جنوب:کار و فعالیت، وضوح و روشنایی، سادگی

غرب: کهنسالی و پیری، تردید و سوال، تدبیر و خردمندی

شمال:بلوغ و پختگی، پذیرش و باور، نابودی و مرگ

این مفاهیم به طور نسبی به شما کمک می کنند تا تصمیم بگیرید که فضاها و فعالیت های مختلف را در کدام قسمت سایت یا داخل یک ساختمان قرار دهید. فکر می کنید قطب نما چه جهتی را برای مکان قرارگیری یک سرد خانه ، عبادتگاه، سالن سخنرانی در محیط یک آموزشی بزرگسالان و یا یک اتاق خواب نوزاد پیشنهاد می کند؟

نکته ی شماره ی 4

وقتی از فاصله های مختلف به یک ساختمان خوب نگاه کنیم، از هر فاصله ای جنبه های متفاوتی از آن برای ما آشکار می شود.

نکته ی شماره ی 5

دو دیدگاه در معماری

معماری تجربه ای است در واقعیت: یک ساختمان مناسب پاسخی است به درک جمعی و در بیان کارکرد ها و مصالحش کاملا صادقانه رفتار می کند.

معماری تجربه ای است در خیال: معماری وسیله ای است برای بیان داستان; یک بوم نقاشی است برای نشان دادن اسطوره های اجتماعی; صحنه ای است برای نمایش زندگی روزمره.

نکته ی شماره ی 6

بهترین و منطقی ترین کار را انجام دهید.

وقتی مسئله ی طرح شما آنقدر پیچیده است که حتی کار را در آستانه ی تعطیل شدن قرار داده، تا قبل از شروع طراحی، منتظر پیدا شدن هیچ جوابی نباشید، چون اتفاقی نمی افتد. طراحی فقط یک راه ساده برای نشان دادن راه حل مشکل طرح نیست، بلکه پیش از همه راهی است برای فهمیدن و درک مشکی که با آن مواجه شده اید و برای رفع آن به تکاپو افتاده اید.