معماری ما

تجربه را تجربه کردن خطا ست. رسانه و نشریه الکترونیکی معماری ما
معماری ما

تجربه را تجربه کردن خطاست
وبسایت اصلی رسانه "معماری ما"
رسانه ای برای انتقال تجارب دنیای آموزش معماری تا زندگی معماری
با تجربه ی دانش آموختگان دانشگاه های معماری تهران، شهید بهشتی، هنر و ...
مجله و نشریه معماری ما

همراهی با خبرنامه‌ی معماری ما
آخرین نظرات

آموزش معماری در جامعه­ ی امروز

فردین طهماسبی | يكشنبه, ۲۸ آبان ۱۳۹۶، ۰۱:۰۷ ب.ظ

خطی که از معمار برجای می­ماند و اثری که معمار طراحی می­کند برآمده از برسنج­های (پارامترهای) مختلفی بوده و هست که با گذشت زمان کم و زیاد شده­ اند و اشکال جدیدتری به خود گرفته ­اند. نکته ­ی کلی آن است که عوامل اثرگذار بر شکل ­گیری این برسنج­ها امروز احتمالا متعددتر از هر زمان دیگری در سیر تجربیات بشر است. در زمانه­ ای که اضداد متعددی در جوامع انسانی کنار هم گرد آمده ­اند، یک شاگرد معماری باید حوزه ­های مهم را شناسایی  و اطلاعات موثر را از میان انبوه اطلاعات و حوزه­ های گوناگون فراخوان کند. اما پرسش اصلی این نوشتار آن است که هدایت و راهبری این شاگرد چگونه باید صورت بگیرد؟ نقش استاد و راهبر در پرورش قوه ­ی درک و تحلیل شاگرد چیست و اساسا چقدر این امر قابل آموزش است؟

مدت تالیف پست: 100 دقیقه / مدت خواندن پست: 7 دقیقه

"استاد" در تمامی حِرَفی که پیش از این وجود داشتند مسئول آموزش "فن" و "سبک زندگی" لازم برای آن حرفه به شاگرد بوده است. شاگرد معمار از استاد خود علاوه بر طاق زنی و کاشی سازی و گچ بری و... اصول زندگی معمارانه، حضور در جامعه، پیوند دین با معماری و مسائلی از این دست را نیز می­ آموخت. متن فتوت ­نامه ­ی معماران که تا امروز برجای مانده نشان می­دهد که نوآموز معماری در آن دوران چه نکات اجتماعی و دینی را فرا می­گرفته است. شیوه­ ی قدیم استاد و شاگردی ایجاب می­کرد که استاد در مراحل مختلف کار اطلاعات لازم را در اختیار شاگرد خویش بگذارد. در این شیوه شاگرد اطمینان دارد که هر بخش از علم/هنر را در نقطه ­ی مبرم خود خواهد آموخت و علیرغم مکاشفه و مداقه در جهان پیرامون خویش، سرگشتگی کمتری نصیبش می­گردد. به عبارتی پرورش شاگرد در طول یک فرایند خطی و مرحله ­ای شکل می­گرفت که البته این مراحل را می­توان به صورت نقاطی ابرگون پیرامون این خط مدل کرد. چرا که تفاوت انسان ­ها و جهان­بینی ­ها منجر به تفاوت روش­های آموزش نیز می­شود.

لیکن امروزه یک دانشجوی (به طور کلی یک فراگیرنده ­ی) معماری در میان حجم وسیعی از اطلاعات و داده قرار دارد. اطلاعات و داده­ هایی که از پیشینه­ ی ذهنی و دانشی، گرایش­های شخصی، مطالعه، زیستن در جامعه­، شیوه ­های تربیتی و... به وی می­رسد انبوه­تر از آن است که توان پردازش دقیق همه ­ی آنها در انسان باشد. در چنین شرایطی دیگر نمی­توان از استاد معماری انتظار داشت تا دست شاگرد را بگیرد و با آموزش و اکتشاف عرصه­ های پیش ­روی وی را روشن کند. امروزه حتی سبک زندگی­ها نیز چنان متفاوت شده­ اند که ممکن است شاگرد و استاد را در دو دنیای متضاد قرار دهد. دیگر از استاد معماری (کسی که در طول سالیان کار و تجربه، مهارت و جهان­ بینی این حرفه را کسب کرده است) می­توان توقع داشت که صرفا مسیرهای مختلف را به دانشجو بنمایاند، وی را از ارتکاب کور اشتباهات برحذر دارد، تاثیر لایه ­های مختلف یک پروژه را در طراحی به وی بیاموزد و به جای سبک زندگی، "آداب" درستِ معماری کردن را منتقل کند. دیگر مواردی نظیر شیوه ­ی زیست اجتماعی، تدین و دین­مداری و حتی اصول فنی کار معماری را به دلیل گستردگی و یا تنافر نمی­توان کامل آموزش داد. به عبارت دیگر به جای آموزش مهارت­ها و بینش معماری، می­توان به راه­نمایی اساتید چشم داشت و انتخاب مسیر و تعقل در این باره را در شیوه­ایی هدایت شده به خصوصیات دانشجو واگذاشت. اگر به موارد فوق، گرفتاری­ های نظام آموزشی و نارسایی ­های آن را که گریبان­گیر سایر رشته­ ها نیز هست بیافزاییم، فراغت کمتری برای دانشجو و استاد باقی می­ماند.



با توصیفاتی که ذکر شد شاید بتوان واژه ­ی "مربی" را جایگزین مناسبی برای استاد در شرایط امروز، با توجه به نقش ایشان دانست. مربی با معنای پرورش دهنده (ذیل مدخل مربی در فرهنگ معین) کسی است که به جای تدریس و آموزش دروس (مدرس، معلم) و صرف نظر از آموزش تمام ابعاد زندگی که با رشته مرتبط هستند (استاد) به پرورشِ دانشجو می­پردازد. پرورش نیازمند انتقال بینش و بزرگ کردن شخص است تا خود مسیرش را بیابد و دیگر منوط به آموزش قطعی و همه جانبه نیست.

حال روحیه ­ی غالب دانشجویان در فضای آموزشی ایران را تصور کنید. غالبا دانشجویان به خصوص در سال­های اولیه ­ی آموزش (دوره­ ی کارشناسی که زیربنای فکری را شکل می­دهد) بیش از حد وابسته به استاد هستند. روحیه­ ی ایشان ایجاب می­کند که استاد بیشتر مطالب را عین به عین منتقل کند و اگر مسیری به ایشان نمایانده شود کمتر رهرو پیدا می­کند. شاید بتوان علت اصلی این امر را نظام آموزش و تربیتی دانست که جوانان را از سنین ابتدایی به این روش عادت می­دهد و کمتر رمقی برای مکاشفه و آزمون و خطا باقی می­گذارد.

با وجود موانع و شرایط آموزش که ذکر شد، باید به خاطر داشته باشیم که این وضعیت بعد از سالیان طولانی نظام استاد-شاگردی پدیدار شده و یافتن راه حل مناسب برای آن مستلزم هم ­اندیشی و آزمون و خطای صاحب­ نظران این رشته است. برای تحقق این امر باید شاهد تغییراتی در رفتار دانشجویان و اساتید محترم معماری باشیم تا به مرحله­ ای برسیم که انتخاب مسیر و پیمایش آن در فضایی سالم، آگاهانه و با ملاحظه­ ی دیدگاه­ های شخصی افراد اتفاق بیافتد.

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است ، شما اولین نفر باشید

نظرات خود را در زیر بنویسید

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی