دکترحجت : همه ناراضی اند!
برنامه غیرمحرمانه جمعه ۱۸ دی ماه ساعت ۲۱ با مناظره دکتر مهدی حجت عضو هیئت علمی دانشکده معماری دانشگاه تهران و مهندس مهدی چمران رئیس شورای اسلامی شهر تهران با موضوع سبک معماری ایرانی اسلامی در معماری معاصر از شبکه ۲ سیما پخش شد.
این مناظره بهانه ای شد تا به درددلی بپردازیم که سالهای سال گریبان گیر معماری ما شده است.
دغدغه ی معماری ایرانی و اسلامی داشتن ما ،همچنان در حاشیه ای بسیار کدر و بدون هیچ نقطه قابل درکی ادامه دارد و پس از سالها سردرگمی همچنان بی پاسخ ، بدون دغدغه واقعی داشتن،دست به سینه نشسته ایم و میلیونها مقاله و کتاب و پروژه و رساله و غیره تولید کرده ایم، اما حقیقتا قدمی کارساز در راستای اصلاح معماری کشورمان برداشته ایم؟
در اینجا توسط تقسیم بندی لایه لایه ای به سطوح شناختیمان نسبت به معماری ایرانی اسلامی میپردازیم. (لازم به ذکر است که این سطوح ، سطوح کاملا دقیقی نیستند و تنها آغازیست برای قدم نهادن در راه شناخت بهتر حقیقت معماری ایرانی اسلامی)
سطح اول: عوام مردم که بی خبرند از فرق معماری و ساخت وساز و بطور کلی دغدغه خاصی در این زمینه ها ندارند هرچند بدون آنکه بفهمند در زندگی روزانه خود از معماری و معماری شهرشان رنج میبرند.
سطح دوم: کسانی که معماری رو به طور سطحی شناختن و البته شعارهایی مثل اینکه معماری روح دارد و غیره را بخوبی بلدند حتی شاید از این دسته خروجی های معماری بوجود بیاد که نظر خیلی هارو(!) جلب کنه اما معماری اونها آینه زندگی حقیقی انسان نیست و تنها شاید دارای ویژگیهای بارز فرمال باشد.
در این لایه اگر بخواهیم به معماری ایرانی اسلامی بپردازیم تنها ویژگیهای فرمال معماری گذشته (سنتی) اهمیت پیدا میکند و با بکار گیری قوس و تویزه و چلیپا و آجر و کاشیکاری و حوض و حیاط مرکزی براحتی میتوان تولید معماری ایرانی اسلامی داشت ! در این سطح ما میتونیم با وضع قوانینی در ساخت و ساز و نظارتهایی براحتی معماری شهرمون رو ایرانی و اسلامی کنیم.
خب اینجا موضوعی مطرحه که حتی در این سطح ابتدایی اگر قدمی برمیداشتیم قطعا معماری امروز ما بهتر از آن میشد که هم اکنون است!
شورای شهر تهران، حتی توان جلوگیری از امضا فروشی و تخلفات ساخت و ساز را نداشتند و وضع قوانین در راستای تولید معماری ایرانی اسلامی ،بیشتر تبدیل شده است به یک رؤیا!
سطح سوم: کسانی که با اختلاف نظرهای جزیی برای معماری روح قائل اند و معتقدند که معماری و شیوه معماری آیینه زندگی و شیوه زندگی انسان است. و در این تعریف حقیقت معماری برگرفته از زندگی حقیقی خواهد بود.
در سطح سوم معماری ایرانی اسلامی، تنها زمانی بوجود می آید که معمار آن یک انسان به تمام معنا ایرانی و به تمام معنا مسلمان باشد. و درعین حال بخوبی به نیازهای جامعه ی ایرانی و اسلامی خود اشراف داشته باشد. دراین صورت هر خطی که آن معمار ترسیم کند جلوه ایست از هویت هزاران ساله ایرانی وی و همینطور منافاتی با قواعد و قوانین اسلام نخواهد داشت.
به قول دکتر حجت کسی که تنها و تنها اسراف نکند(یعنی تنها همین یک قاعده اسلامی را درنظر بگیرد) به آنچه که امروز در شهر ما ساخته می شود، حتی فکر هم نمیتواند بکند. پس چطور ما میخواهیم قوانینی را جهت تولید معماری ایرانی و اسلامی داشته باشیم.
خب دراینجا اشکالی وارد میشود که میتوان گفت آنچه امروز در حال ساخت در شهر ماست، همان معماری ایرانی است! چراکه یک ایرانی، معمار آن بوده و امروز ایرانی بودن یعنی این!
در جواب به این اشکال میتوان گفت که هر انسانی دارای بسیاری از ویژگیها و سلایق است که امروزه بر همگان آشکار شده که این خصوصیات و سلیقه ها همگی برگرفته از عوامل بسیاری از جمله هویت و ویژگیهای اجدادی وی است.
در چنین حالتی سلایق و بسیاری از خصوصیات ما برگرفته از هویت و تاریخ ماست. و این هویت ایرانی ما غیر قابل نفی است.
به عنوان مثال درکی که یک ایرانی از مسجد شیخ لطف الله اصفهان میتواند داشته باشد قطعا از یک غیر ایرانی بیشتر است. اما متاسفانه کار ما به جایی رسیده و آنقدر خود را بی حس و بی هویت نشان دادیم که اشخاصی چون گدار با اینکه ایرانی نیستند قطره ای از دریای معنا و مفهوم معماری ایران را که خود در وجودمان بالقوه داریم، به کام ما چشاندند.
روزگار تغییر کرده و ما در حال حاظر نقطه ای از انتهای طولانی ترین خط تاریخ ملتها هستیم. اما در جایی این خط کدر شده و تقریبا از بین رفته و ما مانده ایم و این نقطه! وظیفه ما در قدم اول شناخت ایرانی بودن سپس به سمت ایرانی شدن پیش رفتن است. تا درنهایت معماری ما خطی باشد در امتداد خط تاریخمان و جلوه ای باشد از تمامی خصوصیات و سلایق هویت ایرانیمان.
نمونه ای از ساخت و سازهای مسکن مهر در کشور
نمای شهری تهران
مسجد نصیرالملک شیراز