معماری ما

تجربه را تجربه کردن خطا ست. رسانه و نشریه الکترونیکی معماری ما
معماری ما

تجربه را تجربه کردن خطاست
وبسایت اصلی رسانه "معماری ما"
رسانه ای برای انتقال تجارب دنیای آموزش معماری تا زندگی معماری
با تجربه ی دانش آموختگان دانشگاه های معماری تهران، شهید بهشتی، هنر و ...
مجله و نشریه معماری ما

همراهی با خبرنامه‌ی معماری ما
آخرین نظرات

پرسش‌های پرتکرار: واقعا در دانشگاه چه چیزی یاد گرفتیم؟

محمد فرید مصلح | جمعه, ۱۹ آبان ۱۳۹۶، ۱۱:۴۴ ب.ظ

بعضی وقت‌ها حس آن دانش‌آموز اول دبستانی‌ای را دارم که هیچ‌گاه خودش را با چهارم پنجمی‌ها مقایسه نکرد. زیرا هیچ چیزی نتوانست به او بفهماند که فاصله‎ی بین او و پایان دبستان آن‌قدرها هم نیست. الا گذر زمان! حالا هم دقیقا به همان نقطه رسیده ام. زمان بار دیگر به من فهمانده که فاصله‌ام با پایان کارشناسی آن قدرها نیست. (نگارنده یک سال چهارمی است!)
اما ماجرا یک تفاوت بسیار جدی دارد:
مدت تالیف پست: 90 دقیقه/ مدت خواندن پست: 5 دقیقه
این‌بار آگاهانه توقع داریم که یاد بگیریم و این را حق خودمان می‌دانیم! به همین علت است که دانشجویان معماری همیشه بعد از یکی دو ترم تحصیل و برای احقاق حقشان به این سوال می‌رسند:
واقعا در طول این چند سال چه چیزی یاد گرفتم؟
با یک مرور سریع احساس می‌کنید که آموخته‌ها به نسبت طول دوره‌ی تحصیل بسیار کم است. بیایید سوال را به شکل دیگری مطرح کنیم:
معمولا چه واحد‌هایی را به عنوان واحد‌های آموزنده به‌خاطر می‌آوریم؟
شما می‌توانید پاسخ‌های گوناگونی بدهید. اما کم‌تر از درسی مثل طرح‌های آتلیه‌ای یاد می‌کنیم. با آن که قطعا با اختلاف آموزنده ترین درسی است که داریم. ذهن انسان در شناخت بعضی موارد نقطه ضعف دارد. آدمی خیلی وقت‌ها متوجه آن نیست که چقدر می‌داند. برای مثال شما مغازه‌ها، نشان‌ها و افراد بسیار بسیار زیادی را در محله‌ی خودتان می‌شناسید و حتی برخی جزییات را نیز به خاطر سپرده‌اید. اما هیچگاه این‌ها را به عنوان دانسته‌هایتان بیان نمی‌کنید. آموخته‌ها نیز همین گونه است. ذهن آدمی ساده است و خیلی وقت‌ها تا زمانی که این آموخته‌ها در چارچوب‌های ساده و قرار نگیرد، مورد توجه ذهن قرار نمی‌گیرد. به همین خاطر دسته‌ی اول از دروسی که احساس می‌کنیم مفیدند درس‌هایی مثل مبانی نظری معماری و یا معماری اسلامی است که چارچوب‌های اصلی را به ذهن تحمیل می‌کند و برخی آموخته‌هایمان را طبقه‌بندی می‌کند. به عبارتی شما با دسته‌بندی‌های ساده مثل سبک بندی ساختمان ها و ... این اجازه را به ذهنتان می‌دهید که واقعیات را خیلی ساده‌تر در ذهن داشته باشد. به مثال بازگردیم. شما محله‌تان را می‌شناسید. ولی  این دانسته‌ها تنها زمانی برایتان آشکار می‌شود که در فضای محله باشید و انگاری که بسیاری از این دانسته‌ها سیگنال‌هایی است که تنها در یک محدوده به ذهنتان خطور می‌کند. دانسته‌های معماری نیز به همین شکل است و بسیاری از آن‌ها تنها زمانی به ذهنتان می‌آید که در حال طراحی هستید. بنابراین در این لحظه که در حال پاسخ به این سوالید ممکن است مورد توجهتان نباشد.
دسته‌ی دوم واحد‌هایی که عموما دانشجویان آن را مفید می‌دانند، صرفا حفظ «اطلاعات» و یا حفط برخی «قرارداد» هاست. واحدهایی همچون متره و ساختمان که اتفاقا یک روبات یا هوش مصنوعی به خاطر حافظه‌ی قوی بسار بهتر از ما عمل می‌کند. اما ذهن ما آدم‌ها و علی الخصوص معمارها، قراردادی و تصویری است و به همین دلیل است که به خاطر وجود درس‌های کم‌تری از نوع اطلاعاتی، احساس آن را داریم که کم‌تر چیزی را فراگرفته‌ایم.
 بنابراین بار بعدی وقتی که خواستید به پرسش این مقاله پاسخ دهید، ابتدا قبلش چندساعتی را در کنار یک ترم اولی و در آتلیه بگذرانید تا بیشتر متوجه آموخته‌های ناملموس خودتان شوید.

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است ، شما اولین نفر باشید

نظرات خود را در زیر بنویسید

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی