شبهای تحویل؛ تهدید یا فرصت؟
مقولۀ جنجالی که تقریبا تمام دانشجویان از ترمهای آغازین تحصیل خودشان با آن درگیر هستند، سپری کردن شبهای تحویل با انبوه کارهای مربوط به این ایام است. اوضاعی که دانشجو در این شبها تجربه میکند مختص رشته های معدودی است و جز دانشجویانی که در دانشگاههای هنر درس میخوانند، مابقی احتمالا تنها رشته ای در دانشگاهشان هستند که با این پدیده سر و کار دارند.
اما به راستی شب تحویل (شارت، کاریوت و...) چجور وضعیتی را طلب میکند؟ دانشجو در این شبها چه حالاتی را تجربه میکند؟ وضعیت منطقی یک دانشجوی ساعی و یک دانشجوی کم تلاش (در طول ترم) چقدر در این شبها متفاوت است؟ اثرات مثبت حال و هوای این شبها چیست؟
مدت تالیف پست: 160 دقیقه / مدت مطالعه: 10دقیقه
روزهای محدودی تا موعد تحویل پروژه باقی مانده است. یک یا چند پروژه دارید که در طول ترم برای به ثمر رساندنشان زمان گذاشته اید و حال باید در یک روز معین کار را به نهایت برسانید. مسالۀ اول آن است که هر پروژه به طور طبیعی در نقاطی از مسیر پیشرفت، با بحران مواجه میشود. افزودن یا پیراستن بخشهایی از پروژه غالبا نیازمند بازنگری در بخشی وسیعتر از پروژه است. روزهای پایانی کار نیز از این امر مستثنی نیست. زمانیکه دانشجو در محیطی دور از استاد و راهبر آتلیۀ دانشگاه مشغول پیشبرد پروژه اش است و پروراندن هر ایدۀ جزیی یا کلی برایش با تردید و ابهام فراوان همراه است. گروههای دانشجویی که معتقد به هم افزایی هستند و کرکسیون گروهی کارها را مجدّانه دنبال میکنند میتوانند این چالش را تا حدی مدیریت کنند. اصولا پرورش کار در گروههای دوستانه میتواند نتیجه مطلوبتری از کار انفرادی داشته باشد (به شرطی که دانشجویان نسبت به اصول کار گروهی اشراف داشته باشند). با این وجود درنهایت این شخص دانشجو است که باید در برابر پروژه ارائه شده پاسخگو باشد و همین امر تردیدها را در دل دانشجویان (بخصوص دانشجویان نوپا) تشدید میکند.
دانشجویان معماری معمولا پروسۀ طراحی را تا روزهای پایانی تحویل ادامه میدهند. این پروسه میتواند شامل اعمال ایده های جدید یا عیب یابی وضع موجود طرح شود. نکتۀ حائز اهمیت در این زمینه آن است که اتمام روند طراحی منوط به تصمیم گیری طراح است. روند طراحی در هیچ نقطه ای قابل نقطه گذاری نیست و طراح میتواند تا هر زمانی که بخواهد آن را ادامه دهد. لیکن اطالۀ بیش از حد این روند در کارهای دانشجویی دو مشکل بوجود می آورد. یکی آنکه بازدهی طراح پس از محدودۀ معینی از روند طراحی، کاهش چشمگیر پیدا میکند و گاه منفی میشود. درست مثل کار یک آرایشگر که مشغول کوتاهی مو است و باید وضعیت کارش را درک کند تا بداند در چه زمانی دست از کوتاه کردن مو بکشد. اگر کارش را بیشتر ادامه بدهد، تنها یک موی خراب و مشتری ناراضی نصیبش خواهد شد. مشکل دیگر آن است که اگر روند طراحی در نقطۀ مطلوب خود پایان نیابد، مدیریت زمان برای ارائۀ کار دشوار میشود. خصوصا که دانشجویان غالبا اولین موارد تحویل پروژه را تجربه میکنند و در صورت بروز چالشهای زمانی، کمتر توان مدیریت بهینۀ آن را دارند.
همانطور که اشاره شد مدیریت زمان در شبهای تحویل یک چالش پیش روی تقریبا همۀ دانشجویان است. به خصوص در مقطع کارشناسی. دانشجویانی که به واسطه مقطع تحصیلی و سن و سالشان کمتر در زمینۀ مدیریت زمان کارهای تحویل تجربه دارند و از طرفی با پیچ و خم کارهای تحویل آشنایی کمتری دارند و درنتیجه برآورد دقیقی از زمان کارهایشان ندارند. اکثر دانشجویان در مواجهه با نخستین چالشهای مدیریت زمان تنها به گزینۀ تعویق تاریخ تحویل فکر میکنند. نباید فراموش کرد که تغییر دادن تاریخی که از پیش مشخص شده و بر سر آن توافق شده است، نه یک گزینۀ معقول که راهی موقتی است که تنها این تحویل را به انجام میرساند و توانایی دانشجو را در مدیریت زمان افزایش نمیدهد. افزایش توانمندیهای دستی و نرم افزاری، دقت بیشتر در پیش بینی نتیجۀ طراحی، تسلط بیشتر روی ابزارهای ارائۀ مختلف از جمله روشهایی هستند که به مرور دانشجویان را در مدیریت امور تحویلشان یاری میکند و البته وجه تمایز دانشجویان را نیز پررنگ میسازد.
کار کردن (به معنای شاغل بودنِ آن) اثرات زیادی در روحیه و اخلاق انسان دارد. روح آدم را ورز میدهد. مسئولیت پذیری بیشتر، بینش عمیقتر، روح بلندتر بخشی از اثرات کار کردن صادقانه در چهارچوب اخلاق است. شبهای تحویل دانشجویی بسیار شبیه درگیریهای شاغل بودن است. به عبارتی یک دانشجو زمانیکه مشغول گیرودارهای تحویل خود در روزهای پایانی است، مسئولیت پذیری را تمرین میکند، به سبب اشتغالهای ذهنی کمتر درگیر مسائل بیهوده میشود و توان پذیرش چالشهای جدیتر را پیدا میکند. اینها بخشی از اثرات اخلاقی و روحی کار کردن در شبهای تحویل است. ضمن آنکه دانشجو چه آگاهانه با این مقوله مواجه شود چه ناآگاهانه، این اثرات کمابیش وی را متاثر میکنند و در ناخودآگاهش اثر میگذارند. هرچند که درصورت مواجهۀ آگاهانه دانشجو میتواند بهره های بیشتری ببرد و اثرات ماندگاری را از این شبها عاید خودش کند.
در نهایت، دانشجو در شبهای تحویل پروژۀ خود چالشهای زیادی را پشت سر میگذارد. وضعیتی را تجربه میکند که در ناخودآگاهش اثراتی میگذارد. دستاوردهای این ایام تنها ماکت و شیتهای پروژه نیست، بلکه دستاوردهای عمیقتر و مهمتری عاید دانشجو میشود. توجه کردن به این اتفاق و رخدادهای دورۀ تحویل پروژه از راههایی است که دانشجو را از قید نمره میرهاند و الفت بیشتری بین وی و زحمات تحویل پروژه فراهم میکند.