معماری ما

تجربه را تجربه کردن خطا ست. رسانه و نشریه الکترونیکی معماری ما
معماری ما

تجربه را تجربه کردن خطاست
وبسایت اصلی رسانه "معماری ما"
رسانه ای برای انتقال تجارب دنیای آموزش معماری تا زندگی معماری
با تجربه ی دانش آموختگان دانشگاه های معماری تهران، شهید بهشتی، هنر و ...
مجله و نشریه معماری ما

همراهی با خبرنامه‌ی معماری ما
آخرین نظرات

گودال ولیعصر؛ از پلازا تا ایوان

فردین طهماسبی | چهارشنبه, ۲۵ اسفند ۱۳۹۵، ۱۲:۵۱ ق.ظ

چند روزی پیش در کلانشهر تهران به همت مسئولان محترم شهری، شاهد افتتاح مجموعه‌ای جدید به‌نام "ایوان انتظار" یا "پلازای ولیعصر" بودیم. در شهری که امنیت روانی و عملکردی پیادگان در موقعیتی شدیدا مخدوش قرار دارد افتتاح هر پروژه با شعار احترام به عابرین جالب توجه است. در این نوشتار قصد داریم با نگاهی تحلیلی بررسی کنیم که اساسا پلازا به چه فضایی گفته می‌شود، چه ویژگی‌هایی از یک محوطه‌ی شهری می‌سازد، سرزندگی چگونه تعریف می‌شود، ایوان شهری چیست و مفاهیمی نظیر آن.

مدت تالیف پست: 120 دقیقه / مدت خواندن پست: 10 دقیقه

پلازا اساسا یک فضای باز شهری (نوعی محل اجتماع) است که پیاده‌محور باشد. هر پلازا به سان سایر فضاهای عمومی شهری نیازمند اتفاقاتی است که آن‌را سرزنده نگه دارد. کاربران در طیف‌های گوناگون باید قابلیت استفاده از فضا را داشته باشند. یک فضای عمومی بدون حضور کاربران، فضایی مرده و فاقد کارایی است. بر اساس ویژگی‌هایی که گفته شد پلازاها در سرتاسر جهان فضاهایی باز، وسیع و با دسترسی پیاده‌ی آسان هستند که به نوعی میعادگاه عمومی مردم به شمار می‌آیند و انسان‌های مختلف (با شرایط جسمانی گوناگون) توانایی نفوذ به فضا را دارند. در مراسم بزرگ و کوچک ملی و آیین‌های مختلف، پلازاها محل تجمع مردم شهر و محله (بر اساس مقیاس پلازا) هستند. وجود سبزینگی در فضا به دلیل پیوستگی مستقیم با انسان‌ها اجتناب ناپذیر است. هم‌چنین غالب پلازاها به طرق مختلف در شیوه‌ی طراحی خود، حضور پیوسته‌ی کاربر را تضمین می‌کنند که باعث سرزندگی فضا باشد. این شیوه‌های گوناگون می‌تواند با تعبیه‌ی یک کاربری جدید با توجیه اقتصادی (رستوران، تریا، تئاتر و...) باشد یا از طریق اتصال دو نقطه‌ی مهم بستر به یکدیگر و یا روش‌های دیگر. هم‌چنین پلازاها مانند سایر فضاهای شهری باید بتوانند با محیط پیرامون و کاربران خودشان ارتباطی برقرار کنند تا حفظ و صیانت از آن به صورتی خودجوش و مردمی صورت پذیرد.

تمامی مواردی که ذکر شد نکاتی‌اند که در طراحی پلازاها (و سایر انواع فضاهای شهری) کمابیش مورد توجه هستند. حال به مشاهده‌ی چند نمونه‌ از پلازا در کشور‌های گوناگون می‌پردازیم. در هر مورد به کلیدواژه‌هایی که درموردشان صحبت شد نیز توجه نمایید.


پلازای سنت آنا، اسپانیا


پلازای میدان کورت هاوس، پرتلند آمریکا


میدان شهر قدیمی، چک


پلازای دل کمپو، ایتالیا


با مرور نمونه‌های آورده شده می‌توان به قیاسی معقول بین پلازاهای مختلف جهان و پلازای اخیر تهران دست یافت. 

پلازای ولیعصر فضایی است که کاربران را برای سهولتِ ترددِ خودروها به زیر زمین می‌کشاند. یعنی به‌جای آن‌که عبور خودروها کنترل شود تا مزاحم انسان‌ها نباشد، کل مساحت پلازا و مسیرهای دسترسی را به زیر زمین می‌برد تا وقفه‌ای در حرکت خودروهای عبوری ایجاد نشود. مسیرهای وارد شده به پلازا نیز تنها حفره‌هایی در دیواره‌ی دورتادور پلازا هستند که شفافیت و نفوذپذیری را شدیدا تحت تاثیر قرار می‌دهند. 

 

 

شما باید حتما در پلازای ولیعصر کاری داشته باشید تا به آن مراجعه کنید. این پلازا نه پل اتصال کارآمدی بین نقاط پرتردد میدان است، نه کاربری خاصی دارد که شما را به سمت خود بکشاند. صرفا استفاده از زیرگذر یا یک قرار دوستانه است که شما را به این فضا هدایت می‌کند. در روزهای گذشته مسئولان شهری با برگزاری مراسم تواشیح و غرفه‌های کم‌رونق صنایع دستی قصد معرفی این فضا به شهروندان را داشتند. 

 

 


کاربر پس از ورود به طبقات زیرزمین از حاشیه‌ی میدان، به یک فضای مدور و محصور می‌رسد که سهمش از آسمان به اندازه‌ی وسعت محدود پلازا است. تمام خط آسمان اطراف توسط ساختمان‌های پیرامون میدان احاطه شده و هر نقطه‌ی این فضا تحت اشراف ساکنین ساختمان‌های اطراف است. آن‌ هم ساختمان‌هایی که به واسطه‌ی کاربریشان دائما افراد را با نشانه‌های مختلف تبلیغاتی بمباران می‌کنند. سروصدای ترافیک میدان تا حد زیادی به داخل پلازا نفوذ می‌کند و در هیچ نقطه‌ای امنیت آکوستیکی مطلوب وجود ندارد.

 

 

مواجهه‌ی تمام با سنگ، آهن و سیمان در این پلازا و نبود هیچ‌گونه سبزینگی طراحی شده در فضا کیفیت انسانی را کاهش داده و بیشتر پلازا را به یک زیرگذر موقت تبدیل می‌کند.

 


 اطلاق لفظ "ایوان" به این پلازا قدری از اهمیت معنایی "ایوان" می‌کاهد. در سراسر تاریخ معماری ایران شاهد "ایوان‌های شهری" کارآمدی هستیم که نقش مهمی در شهر ایفا می‌کنند. ایوان شهری می‌تواند فضایی کوچک‌تر ولی مفید باشد. گاه پیشخانی است برای ورود به یک فضا و گاه فضایی تجمعی یا آیینی است. در کل ایوان‌های شهری محل‌هایی تعریف شده، انسانی و درگیر با بسترشان هستند. مجموعه‌ی موجود در میدان ولیعصر می‌توانست با هزینه‌ای مشابه هزینه‌ی انجام شده و یا با اندکی مغایرت، به کیفیتی بالاتر و انسانی‌تر دست یابد که با انسان‌ها و کاربران در احترام متقابل رفتار کند. کیفیتی که شهروندان برای مراجعه به فضا رغبت داشته باشند و با جدیت در نگهداری آن کوشا باشند. پایداری فضاهای شهری مقوله‌ای فراتر از پایش دائمی و دولتی فضاهاست.


نظرات (۱)

  • محمدعلی هنردوست
  • بسیار نقد به جایی بود. در یک کلام، شهر، فراتر از آن است که دولت یا سازمانی، بتواند با نام گذاری روی بخشی از شهر، هویت به آن ببخشد. همانند خیلی موارد دیگر، همچون میدان کاج و تغییر نام آن و...
    به یاد دارم در سفرم به شهر رم، این انسان بود که در مقام اولی در شهر به معنی حقیقی می زیست. یعنی در همه احوال تمام خواسته های یک پیاده در اولویت شهر بود. و این پیاده بود که گاه معابر و خیابانها را به زیر خود هدایت می کرد. اما نکته قابل توجه آن است که مانند همه ی بخش های دیگر یک فرهنگ، ما نیز نباید تقلید غرب کنیم بلکه باید هویت و فرهنگ خود را بازسازی و در نهایت در زندگیمان، معماری مان و شهرسازیمان به نمایش بگذاریم.
    ممنون از پست عالی

    نظرات خود را در زیر بنویسید

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی