نمایشگاه مجازی هنر قرن بیستم(قسمت اول)
الف) پابلو پیکاسو، مردی با پیپ، 1911، گالری تکراس، سبک کوبیسم
پیکاسو، مهمترین هنرمند قرن بیستم هیچ گاه خود را به سبک و اسلوب معینی مقید نمی کرد به همین جهت تجربیات بسیار زیادی در حوزه سبک های نقاشی در آثارش آزمود و سرانجام به سبک مستقلی دست یافت.
او از هنر بدوی( مجسمه ها و تندیس های آفریقایی) و نقاشی های سزان در رسیدن به سبک کوبیسم تاثیر گرفت.
ب)براک، ویالون و تخته شاسی، 1909 میلادی، موزه گوگنهایم نیویورک (George Braque / Violen and palette)
کنستانتین برانکوزی / Constantin Brancuzi
الف) عنوان اثر: پرنده در فضا، سال 1924، مفرغ، ارتفاع 127 سانتی متر، موزه هنر فیلادلفیا
ب) عنوان اثر: ستون بی انتها،سال 1937، آهن و فولاد، ارتفاع 29 متر، پارک ملی تیرکوجیو، رومانی
برانکوزی میگوید : "نه فرمول های گنگ و نامفهوم را بکاوید و نه رمز و رازها را، من لذت ناب را به شما ارزانی می دارم. به مجسمه های من آنقدر نگاه کنید تا آنها را ببینید، پارساترین انسانها آنها را دیده اند."
او از اولین هنرمندانی بود که مفاهیم موردنظر خود را بصورت غیرمستقیم و از طریق احساسات در مجسمه های خود قرار داد.
او نیز همچون پیکاسو، عناصر بدوی گری و شمایل آفریقایی، از منابع الهام هنری اش بوده است. باتوجه به آثار به شدت انتزاعی او در زمان خود، می توان گفت، او از وامداران هنر انتزاعی قرن بیستم است.
روبر دولونه/ Delaunay
الف) برج ایفل،1911، موزه گوگنهایم نیویورک
ب) شکل های گرد خورشید و ماه، 1912، خانه هنر زوریخ
روبر دولونه (Delaunay) نخستین هنرمندی بود که تجربه ی کوبیست ها در خرد کردن شکل را به عرصه ی رنگ تعمیم داد. شیوه ی او ارفیسم* نام گرفت.
*ارفیسم: ترکیبی تغزلی از دایره ها، پاره سطح ها و ریتم های رنگین با شالوده ی هندسی تجربه ی کوبیست ها است.
دیوید بامبرگ، حمام لجن، 1913، گالری تیت لندن
دیوید بامبرگ (BOMBERG) ترکیب بندی های هندسی بزرگ اندازه اش از آثار هنری پیشتاز* بشمار می آید، او بعدا به نقاشی پیکر نما روی آورد، اسلوب های اکسپرسیونیست را به کار گرفت.
*پیشتاز: اصطلاحی که به هنرمندان، نویسندگان و شاعرانی اطلاق می شود؛ که در یک دوره ی معین، پیشروترین اسلوب را در آثار خود به کار برده و غالبا بانی جنبش های نو بوده اند.
پیت موندریان / Piet Mondrian
الف) همچنان زندگی با زنجبیل، 1912، موزه گوگنهایم
ب) ترکیب بندی آبی، قرمز و زرد، 1930
آثار اولیه ی او منظره هایی طبیعت گرایانه با رنگهای خاموش بودند که به وضوح سنت هلندی را در خود باز می تابیدند؛بعد از آن به دلیل گرایش عرفانی، کار او خصلتی نمادگرا به خود گرفت. سپس منظره هایی انتزاعی تر با رنگهای درخشان نقاشی کرد که تاثیر مونک* و ماتیس* در آنها مشهود بود. در پاریس، تحت تاثیر کوبیسم تحلیلی پیکاسو*و براک* به نقطه عطفی در سیر تحول کارش رسید.
رنگ گرایی اکسپرسیونیست او جای به نوعی انضباطی خطی داد. او نتیجه گرفت " شکل ظاهری شی همواره مانع بروز احساس زیبایی می شود؛ بنابراین می باید از تصویر حذف شود. سپس مندریان یک سلسله ترکیب بندی با راستگوشه های رنگین دو بعدی می آفریند؛ و با استفاده از فام های اصلی (قرمز، آبی، زرد) به خلوص بیشتر در آثارش می رسد. تحول نهایی در سبک او با اتصال راستگوشه ها به یکدیگر و امتداد اضلاعش، عمق فضاهای میان شکل ها را هم از بین برد.
* Munch,Edvard
* Matisse,Henri
* Picasso,Pablo
* Braque,Georges