آسمون سفید بود یا تو عکس سفید افتاده به خاطر نور سنجی دوربین ؟
برام سخته بفهمم موقع عکس کاملا وسط بودی یا نه
چون کیفیت عکس خوبه هر کدوم از اون پیکره ها جون میده برا تمرین طراحی پیکره
کاش اون دو تا مجسمه ی پایین کامل توی قاب بودن یا اصلا نبودن چون اندازشون از بقیه بزرگ تره یکم مهم می شن اما باتوجه به نوع تزیینات تو نگاه اول معلوم نمیشه
من اگه بودم یه قاب بدون آسمون می بستم که حس سنگینی بده البته اون جوری کاراکتر معماری اثر تا حدودی از بین می رفت و عکس تبدیل می شد به یه برداشت شخصی از کار گائودی
اما این جوری بیش تر معماری معرفی شده
از اسم " میراث آنتونی " پیداست می گی این چیز با ارزشی که گائودی از خودش به جا گذاشته رو استفاده کنیم ازش
خب می شه یه توضیح راجع به سبکی که فقط اسمشو بردی بدی تا ما هم بدونیم
مگه اکسپرسیونیسم فرمالیستی یه گرایش خرد ستیز نیست تو معماری؟ می شه بگی موقع کشیدن خط ها دقیقا به چی فکر می کرده ؟
به نقش های روی پنجره ها نگاه کن چیزی که من دیدم این بود که هیچ دوتایی مثل هم نیست این از چه فکری سرچشمه میگیره ؟ اراده ی معمار ه که "هر خطی رو هرجور دلم می خواد وصل می کنم از هندسه ی خاصی پیروی نمی کنم" جز اینه؟ روشنم کن
گیرم به خاطر اینه که ما هر اثری رو مه دیدیم همین جوری الکی به به و چه چه را نندازیم این کار رو مردم عادی هم انجام میدن این تصویر رو به هرکسی نشون بدی اُه اُه عجب کاری کرده
ای بسا اسم معمارای بزرگ به به و چه چه مارو بیاره حتی اگه از اون اثر خوشمون نیاد یانفهمیده باشیمش
ما باید بشناسیم اثر و سبکو هنرمندو و بعد به دید و قضاوت شخصی برسیم اونوقت اگه خوب بود ازش تعریف می کنیم و لذت می بریم و اون لذتی که از شناخت میاد خیلی با ارزش تر از از لذتیه که الن میبریم ( یا تظاهر می کنیم می بریم؟)
مرسی نکات خوبی بود
پاراگراف دوم از همش بهتر بود به غیر از اون جا که میگی گرایشات چون لغت گرایش فارسیه و با ات که نشانه ی جمع عربیه جمع بسته نشه هم این که این جمله باید قبل پاراگراف اول میومد چون توجه به فرم های طبیعی کسی رو فرمالیست نمی کنه اصالت به فرم دادن فرمالیست می کنه یه نفر رو و اصلن این جمله باید بعد پاراگراف اول بیاد
توی منیه ریسم هم این هست ( حداقل اون خوانشی که از منیه ریسم به ما گفتن) که "میخواد بوضوح مقصودشو بیان کنه نه که بخواد مارو بپیچونه" و بیانگرا بودن یا اکسپرسیونیست بودن باید ویژگی اصلی دیگه ای داشته باشه که من فکر می کنم بیان کردن احساسات درونی هنرمند باشه و این که آرنوو یه جنبش کلن اکسپرسیونیستی باشه نیاز به توضیح بیشتر داره...
بجثی که به بهانه عکس به وجود اومد بد نبود این که یه بنا رو بذاریم وسط همه راجع بهش صحبت کنیم فک کنم خیلی خوب باشه ولی به شرط این که همه صحبت کنن و مشارکت نه این که پای بیشتر مطلبها من و تو و علیرضا تو سر کله هم بزنیم این جوری به هیچ دردی نمی خوره